درملاعام -

یادداشت‌ها، نقد و ... امیرحسین خورشیدفر در مطبوعات و سایت‌ها

درملاعام -

یادداشت‌ها، نقد و ... امیرحسین خورشیدفر در مطبوعات و سایت‌ها

درباره تصویر یک زن اثر هنری جیمز - امیرحسین خورشیدفر - روزنامه اعتماد


  •       خوانندگان عموما برداشت‌های معینی از شکل و شمایل رمان‌های قرن نوزدهمی دارند که با مرزبندی مشخص سبکی از رمان قرن بیستم که خود دربرگیرنده مجموعه‌ای متنوع و شگفت‌انگیز از سبک‌ها و جریان‌هاست تفکیک می‌شود. چند نویسنده، قاطعیت و شفافیت این مرز را محو می‌کنند. توماس مان آلمانی درقرن بیستم سخت مشغول سبک پیشینیان است. هنری جیمز که زندگی‌ از واپسین سالهای قرن نوزده تا نخستین سالهای قرن بیستم ادامه دارد با این‌که بیش از هرکس دیگر به خطوط، مرز، تفاوت و تاثیر اینسو و آنسوی مرز برهم توجه دارد در رمان‌نویسی با گام بلندی از سبک قرن نوزدهم به قرن بیستم می‌جهد. چوبدست رمان پیشرو را از گوستاو فلوبر فرانسوی می‌ستاند و در قرن بیستم به طلایه‌داران سنت رمان تراژدی کمدی آمریکایی تحویل می‌دهد. رمان تصویر یک زن برای نویسندگان و منتقدان، نمونه درخشان مولفه‌های قصه‌نویسی هنری جیمز و تلفیق اجرای ماهرانه شیوه روایی مدرن(زاویه دید، راوی و لحن) و منظر روانشناختی با پلات قرن نوزدهمی است و برای خونندگان جز آنکه شاهکار جذابیت و  عمق است، سرودی است نه چندان کوچک درستایش آزادی.
  •  جیمز در رمان آمریکایی، یکبار مضمونی شبیه تصویر یک زن را آزمود. نیومن، تاجر آمریکایی است که حساب بانکی پروپیمان، قلبش را نیز از عطوفت و شوری بی‌دریغ به انسان، هنر و عشق سرشار کرده است. خسته از زمختی کسب وکار و پول‌پارو کردن در سرزمین پربرکنتش به اروپای کهنه سفرم‌یکند تا به روش قهرمانان جیمز، تفاوت دوجهان را دریابد و از مواهب اصالت برخوردار شود. نیومن در پاریس به بیوه جوان اشرافی دل می‌بازد و خواستگار او می‌شود. ظاهرا ازدواج آنها یگانه راه نجات خاندانی کهنسال از ادبار و ورشکستگی است. بیوه هم که راضی است.
  • «اشرافیت» از زبان مادرسالخورده که مثل باسمه‌های ایرانی اشرافیت(سریال‌ها) نشسته روی ویلچر ست به زبان می‌آید و بی‌اصل و نسبی خواستگار بینوا را پتکی میک‌ند و برسرش می‌کوبد. کار به مرافعه می‌کشد، نیومن نیک‌رفتار عنان‌گسیخته جنایتی خانوادگی را رسو می‌کند اما دود ازکنده اشرافیت مکار بلند می‌شود و به چشم تازه‌به دوران‌رسیده‌ ساده‌دل می‌رود.
  • هنری جیمز بعد از دیزی میلر جنجالی، در سال 1877  این رمان مفصل و پرماجرا را نوشت.  در آمریکایی از صیقل درخشان و استادانه جیمز اثری نیست. نیومن، یک‌تنه پانصد صفحه را روی گرده‌ بزرگش می‌کشد و پیش می‌برد. کاراکترهای فرعی جز بازیگران میان‌پرده‌های کوتاه و مبالغه‌آمیز نیستند. نیومن هم که مرد خوش‌قلب و مهربانی است، اما خودمانیم یک‌پارچه‌آقا برای یک رمان بزرگ واقعا ملال‌آورند. خصوصا که حاضرجوابی‌شان در سالن اشرافی فرانسوی‌ها خنک و بیجا به نظر برسد و بیشتر منتظر باشیم یک مشت حواله صورت دغل‌بازها کند که نمی‌کند.
  • به یاد بیاوریم که«مچ پوینت» فیلم مشهور وودی آلن همانقدر که متاثر از دستایفسکی است وامدار جهان هنری جیمز است. آنجا هم دخترک لپ‌گلی و ترو‌تازه آمریکایی که اشرافزاده ملول و ناتوان را مرد می‌کند، زیرباران تماشاگر وامی‌دارد جور دیگر ببیند آخرالامر، قربانی خدعه بی‌سرو‌صدای خانواده اشرافی انگلیسی می‌شود وآب از آب تکان نمی‌خورد. 
  • اگر جهان نمادین هنری جیمز را در تفسیر چندین رمانش به ساده‌ترین شکل بیان کنیم جهان مدرن که یادآور طراوت و تازگی و خامدستی و فضیلت‌های جوانانه است در مواجهه با وزن و اصالت سنت و کهنگی که اصالت و تاریخ و نیرنگ است دل و دین می‌بازد و گرفتار می‌شود. بندها پیش از آنکه بداند او را اسیر خواهد کرد و آزادی مثل لوح بی‌خدشه یا سیمایی زیبا و بی‌خط تنها یک آن ظاهر میشود و دریغ که پلیدی و کهنگی دیرزمانی است در پرداخت دسیسه خویش استادند.
  • چهارسال بعد از آمریکایی، هنری جیمز همان درونمایه را برای تالیف مهم‌ترین رمان بزرگ دوره اول  قصه‌نویسی‌اش به کاربست. در این فاصله، هنری جیمز رمان عالی اروپایی‌ها را نوشته بود. اما تصویر یک زن تا امروز به عنوان مهمترین اثر این نویسنده است که در آمریکا متولد شد اما بیشتر زندگی خود را در آروپا و به خصوص انگلستان گذراند.  
  • ایزابل آرچر مثل پنجه آفتاب نیست اما قشنگ است نسبتا. خیالباف است(رمان زیاد می‌خواند). بی‌تجربه و باهوش است. در محیط روشن و شفاف اعتقاد به فضیلتهای حقیقی پرورش یافته و از بابت اعتقاد درونی‌اش به آزادی انسان، هم‌مسلک قهرمانان رمان‌های کلاسیک است. او در نقلی لوکاچی ایزابل پروبلماتیک است که ارزشهای والای خویش را در آشفته‌بازار اروپا با جان و همر خویش می‌آزماید هرچند در آخر درمیابد که آزادانه زیستن در جهانی که طبعش بندزدن بر آزادی است مسئولانه زیستن است.
  • دخترک و خانواده‌اش پولی دربساط ندارند. تا اینکه خاله اعیانش که ساکن لندن است و حوصله این‌حرفها را ندارد دست ایزابل را می‌گیرد و با خود به سیاحت اروپا میبرد. نخست: منزلش در انگلستان. ایزابل مثل ستاره‌ای دو قمرش را ناخواسته به اروپا می‌کشاند. یک از عشاق، گاسپار گودود(همان نیومن رمان آمریکایی است: ساعی و پول‌ساز، کم‌عقل و وفادار که در اینجا از نقش یک به آنچه لایقش است تنزل مقام یافته) و دوستش هنریتا استاک‌پل، روزنامه‌نگار (مثال معروف خارپشت و روباه را می‌دانید‌؟ هنریتا روباه است. نظرش را راجع به همه‌چیز با صدای بلند ابراز می‌کند. اروپا هم عشاق از همه‌رنگی را به سیاهه خواستگاران ایزابل میافزاید. رالف، پسرخاله محتضر و نازک‌اندیش که عشقش را ابراز نمی‌کند چون روبه‌موت است، لرد واربرتن که در زمان و مکان مناسب به ایزابل ابراز عشق می‌کند. مادام مرل، دوست خاله، نزدیکترین معاشر ایزابل می‌شود. این زن مرموز که در آخر درمی‌ابیم همزاد شکست‌خورده ایزابل است، خواستگاری برای دوست جوانش در آستین دارد. آسموند، هنرشناس، مجموعه‌دار، منزوی، متذوق، بسیارباهوش، پدرزن‌مرده یک دختر معصوم که دور از اجتماع خشمگین در فلورانس منزل دارد و ظاهرا چیزی جز قریحه و هوش و افکار متعالی او را تحت تاثیر قرار نمی‌دهد. لازم‌ است ذکر کنیم از مال دنیا، آسموند بهره‌ای ندارد. علی‌الظاهر اعتنایی بدان ندارد یا ایزابل اینطور می‌اندیشد.
  • گفتیم که کیش ایزابل، آزادی است. خواست آزادی فردی در ایزابل، آنجا که به عشق لرد انگلیسی جواب رد می‌دهد و خواستگارسمجش، گودود آمریکایی پولدار را از خویش میراند متبلور می‌شود. او باور دارد جست و جوی عشق راستین، موهبتی است که با آزادی حقیقی در آمیخته است. بگذارید پایمان را از حریم رمان بیرون بگذاریم و خود بپرسیم چگونه میتوان آزادانه تصمیم گرفت؟ اگر  امکانات و انتخابهای ما، بی‌آنکه بدانیم جایی خارج از اراده و اطلاع ما طرح ریزی شده باشد و آنجا که مورد سئوال است نه آسمان و تقدیر که زمین بندگان باشد.
  • لذت تعقیب سرنوشت ایزابل را که در صدصفحه اول این رمان هشتصد صفحه‌ای ارثیه هنگفتی از شوهرخاله‌ نصیبش می‌شود با شرح داستان لوث نخواهیم کرد. شمای رمان «تصویر یک زن»به سرگذشت زنان و مردان ثروتمند و عاشق‌پیشه رمان‌های طویل قرن نوزدهم بی‌شباهت نیست. اما زیبایی‌شناسی‌ هنری جیمز گرچه برآمده از رمان رئالیستی است و ظاهرا با سنت رمان در ستیز نیست اما در حقیقت منطبق با رمان مدرنیستی است. با اغماض می‌توان گفت رمان با نسخه انگلیسی زبان مارسل پروست از حیث سنجش کیفیت ذهنی اشخاص رمان، درک هنر و ظرافت ایشان مواجهیم. اسنوبیسم، فاضل‌نمایی، ریاکاری، اصالت و فریب و آداب‌دانی مفاهیمی است که قهرمانان رمان را در طرفین مخاصمه قرار می‌دهد. طرفین؟ مگرنه آنکه انسان تنهاست و رمان مواجه یکی است با همه؟
  • تصویر یک زن هنری جیمز ترجمه : سعید مجیدی انتشارات نیلوفر
  •